جدول جو
جدول جو

معنی یغنعلی بقال - جستجوی لغت در جدول جو

یغنعلی بقال
(یَ نَ بَقْ قا)
یقنعلی بقال. یغنلی بیگ بقال. تعبیری به تمسخر از خود یا دیگری به مردی ناچیز و بی سروپا: مگر من یغنعلی بقالم ؟ (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(یَ نَ عَ بَقْ قا)
شاید از: آب + رفت، آورود کردن. ارید کردن. رود کردن. روده کردن. تمام برکندن پر مرغ کشته، در آب جوشان نهادن حیوانی کشته تا پر یا پشم آن را آسان توان باز کردن
لغت نامه دهخدا
(یَ نَ بَقْ قا)
یغنعلی بقال. یقنع. در تداول عامه، آدم بی سر و پا و بی اهمیت. و رجوع به یغنعلی بقال شود
لغت نامه دهخدا
کنایه ازآدم فقیروبی اهمیت و کسی است که سرش به کلاهش نیرزد و ارزش اجتماعی نداشته باشد
فرهنگ لغت هوشیار
((یَ نَ. بَ قُ))
کنایه از آدم فقیر و بی اهمیت و کسی است که سرش به کلاهش نیرزد و ارزش اجتماعی نداشته باشد
فرهنگ فارسی معین